21212121212121212121
این بار می خواهم هفت سین عید را با یاد تو بچینم
سبزه را با یاد روی سبزه ات
سمنو به یاد شیرینی لبخندت
سایه دانه به رنگ چشم هایت
سرکه با یاد ترشی مهربانیت
سیب با یاد تردیه گونه هایت
سکه با یاد درخشش قلبت
سیر با یاد تندی کلامت
با همه خوبی ها و بدی هایت ….
دوستت دارم
بی تو شاید بتوانــــــــ در هوای این شهــــر نفس کشید
میانـــــ هیاهوی اینـــــــــــ بادهای پاییزی
ولی نمیتوان دست های یخ زه را “هــا” کـــــــــــرد …
بـیـــا و گـرمــای دستـــهایــم باش …
کی مثه تو منو باور میکنه..؟
با منو حق حق دل سر میکنه..
واسه جشن همه گریهای من..
شعر دیوونگی از بر میکنه..؟
آבـم بعضے وقـتا مـوقـع פֿـواب
بجاے شـمـارבن ستارها
بایـב خـریـّتـاشو بشـمـارہ …
⇺ یــہ جـورے 【פֿــوب】 باش
← ڪــہ اگــہ ⇣⇡ ڪســے ⇣⇡ ولـت ڪــرב
⇺بــہ פֿـوבش ظـلــم ڪرבـہ باشـہ
من نیستم… نگاه کن این باغ سوخته
تاوان آتشی ست که روشن گذاشتی
در غلغله ی جمعی و «تنها» شده ای باز
آنقدر که در پیرهنت نیز غریبی